آه خدایا …
عجب دورانی بود
کودکی …
التیام زخمهایش
بوسه های گرم و صادقانه بود
و اکنون …
گذشت زمان
التیامی بر زخمها نیست
یادمان می دهد
چگونه با درد زندگی کنیم
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل وقال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای این همه ناباور خیال پرست
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب ورنجیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام وزنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی مردم زوال پرست
مث ما!
آه خدایا …
عجب دورانی بود
کودکی …
التیام زخمهایش
بوسه های گرم و صادقانه بود
و اکنون …
گذشت زمان
التیامی بر زخمها نیست
یادمان می دهد
چگونه با درد زندگی کنیم
`•.❤¤`•.❤¤`•.❤¤`•.❤¤`•.❤¤
בوسـتـَتـــ בآرَ ґ هــآیـَـґ رآ ســآבِه نـَـگـیـر ، مـَـטּ بـَـرآے گـُـفـتَـنـِـشآטּ ،
تـَمـآґ وجـوב َґ رآ بــِـﮧ کـآر گـِرِفـتـِﮧ اََґ !!!
`•.❤¤`•.❤¤`•.❤¤`•.❤¤`•.❤¤
امروز یه اعتراف کوچولو توی وبم کردم و میخوام که بیای و بخونیش
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل وقال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای این همه ناباور خیال پرست
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب ورنجیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام وزنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی مردم زوال پرست
►وَقـتـے نیستے ،◄◄
►►هـَمـ مـَטּ هـَمـ בُنیـآ نـَقـآشے مے کـُنیـمـ◄◄
►►مـَטּ بـآ مـِבاבِ سیـآهـ◄◄
►►בُنیـآ بـآ مـِבاבِ سـِفـیـב◄◄
►►مـَטּ روزایِ בُنیـآ رو رَنگ میزَنـَمـ◄◄
►►בُنیـآ موهآیِ مـَنـو...◄◄
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه :
این که هر کاری در توانت هست براش انــــجام بدی ،
آخــــرش بـرگرده بگه :
مگه من ازت خواستم . . . / .
سلام
به دلایل مختلف آدرس وبم رو عوض کردم اگه میشه لینکی رو که ازم درس کردین رو درستش کنید
مرسی
http://mona-farshad.blogfa.com/
میرن کرم بخورن بابا
و روزگار چه بیرحمانه بی رضایتِ ما میگذرد و تنها این گَردِ پیری ست ، تاوان این گذران اجباری
همــه ی مـــا
فقــط حســـرت بــی پــایــان یــــک
اتفــــاق ســـاده ایـــم
کــــه جهــــان را بـــی جهــــــت ،
یــــک جــــور عجیبــــی
جــــدی گرفتـــــه ایــــم … !
من می بافم . . .
تو می بافی . . .
من برای تو کلاه تا سرت را گرم کنم . . .
تو برای من دروغ تا دلم را گرم کنی . . .
دل که تنگ باشد دیگر مرد و زن ندارد !
اشک می دود تا گوشه چشمانت
و سُر می خورد روی گونه ها ...
.
.
.
دل که تنگ باشد
تنهایی اتاقت را با خدا هم تقسیم نمی کنی ...
جمله قشنگی است