پلاک 1136

داستانی.اجتماعی.تفریحی و...

پلاک 1136

داستانی.اجتماعی.تفریحی و...

پشت چراغ قرمز


ثانیه های انتظار پشت چراغ قرمز را تاب بیاورید

شاید خدا دارد :

آرزوی کودک دست فروش را براورده میکند

نظرات 31 + ارسال نظر
نگین شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:22 ب.ظ

اخی... واقعا راست میگی. چی میشد اگه کم به این چیزا فکر میکردیم...

لیدا شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:59 ب.ظ http://iris90.blogfa.com

بالاتر از سیاهی هم “رنگ” هست …

چکاوک دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:07 ب.ظ http://yazdan-paki1.blogsky.com/

زیبا بود...

nasim یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:57 ب.ظ http://nasim-p.blogfa.com

۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•**´`*•.¸¸.*´`*•.¸¸.
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞
۞•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓
۞سلام دوست عزیز . آپم و منتظر حضورت . بیا و با نظراتت خوشحالم کن.
۞•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓۩▬►♥•۩▓۩▬►♥*•۩▓
۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•*´`*•.¸¸.•**´`*•.¸¸.*´`*•.¸¸.

nasim یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:37 ب.ظ http://nasim-p.blogfa.com

نه اصلا هم خرافات نیستش آقا علی

nasim یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:20 ب.ظ http://nasim-p.blogfa.com

آدمی که بخواد بره ، میره


داد نمیزنه که من دارم میرم !!!


آدمی که رفتنش رو داد میزنه ...


نمیخواد بره


داد میزنه که نذارن بره ...!!!

الناز یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.elnazf.blogfa.com

مرسی که ب وبم سرزدید،وبتون واقعا خوشگله

ساحل یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:14 ب.ظ http://www.booghbogh.blogfa.com

خوب پس تو هم شماره10هستی

nasim یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:03 ب.ظ http://nasim-p.blogfa.com

هرچیزی و که بیشتر از همه میخوای 3بار تکرارکن ،بعد نوشته زیر و بخون :
بسم الله الرحمن الرحیم
لاحول وقوة الا بالله العلی العظیم

آمین

این پیام رو به 9 نفر بفرست ، آرزوت برآورده میشه ، باور نمیکردم ولی ولی واقعا برآورده میشه

پاک کنی یا نفرستی ..... ممکنه آرزوت برآورده نشه

الان ساعت و نگاه کن ، دقیقا 9 دقیقه بعد یه اتفاقی میافته که خوشحالت میکنه

˙·٠•● Masoomeh ●•٠·˙ یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:50 ب.ظ http://masumehjun.blogfa.com/

واقعا به چه نکته مهمی اشاره کردیا

" دل♥ "

تنهــــا عضــــوی اســــت کــــه ,

بــــا " نگــــاه " لمــــس می شــــود .......!

شادی یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:27 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

کــدام عاشق تر بودیم ؟
من که بخاطر عشق دنیایم جهنم شــد …
یا آدم که بهشتش دنـیا شد …...

˙·٠•● Masoomeh ●•٠·˙ شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:35 ب.ظ http://masumehjun.blogfa.com/

یـادِمان بـاشَد :

وَقـتی کَـسی را بـه خُودمـان وابَسـته کَـردیم ،

دَر بَـرابرَش مَـسئـولیـم ...

دَر برابَـر اَشک هـایَش ..

شِـکَسـتن غُـرورَش ..

لَحـظه هـای شِکَـستَـنَش دَر تَـنهـایی وَ لَـحظـه های بـی قراریَـش ...

وَ اَگر یـادِمان بـرَوَد ،

دَر جایـی دیگـر سَرنـوشت یـادِمان خـواهَد آوَرد ...

وَ ایـن بار مـا خُود فَـراموش خـواهیـم شُد .....

----------------------------------------------
سلام دوست خوبم [لبخند]
هر دو وبم آپه بیای خوشحال میشم

b... شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:49 ب.ظ http://www.love2.blogsky.com

کاش خدا ارزوی منم براورده میکرد

ندا شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:49 ب.ظ http://myloveonlyyou75.blogfa.com

من٬تو را جاودانه خواهم کرد

برای من خواهی بود

برای همیشه

شکهایت را باور نکن

و

هیچگاه به باورهایت شک نکن

تو

قبله گاه روز و شب

من

خواهی بود.....

نازنین شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:37 ب.ظ http://tanhaii73.blogfa.com/

به خاطر مردم است که می گویم

گوش هایت را کمی نزدیک دهانم بیار،

دنیا

دارد از شعرهای عاشقانه تهی می شود

و مردم نمی دانند

چگونه می شود بی هیچ واژه ای

کسی را که این همه دور است

این همه دوست داشت...

نازنین شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:36 ب.ظ http://tanhaii73.blogfa.com/

وقـتـی یـه آدمـی تـرکـت کـرد و رفـت..
حـتـی اگـه تـمـام زنـدگـیـت پـُر بـاشـه از ردِ پـاش..
بـایـد بـذاری بـره...
اگـه دلـش بـاهـات بـود، هـیـچ قـدرتـی نـمـی تـونـسـت وادارش کـنـه بـه رفـتـن !

MoOoNa شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:25 ب.ظ http://justsweetgirls.blogfa.com

دیگر صاف راه نمی روم


مهم نیست بگویند؛ سالم نیست


مهم این است که تو می دانی غم نبودنت


کمرم را شکست

مریم شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:04 ق.ظ http://www.shadinina.blogfa.com

سلام مثل همیشه نامبر وان ... خیلی زیبا بود ...

هرکه باران باشد
روی چشم همه پنجره ها جا دارد

mr جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:40 ب.ظ

دلمــ بهانـه اتـــ رآ مے گیــرد

چقـَدر امـروز حس میکنمـ نبودنتـــ رآ...

صدایتــــ در گوشمـ مے پیچد

و مـטּ بے اختیـــار میگویمـ :" جـآنَمــ ؟؟ مرآ صِـدا کردے؟؟

salam doste gerami

shoma ba etfekhar link shodi

lotfan zod be zod sar bezanidd

mamnonam

farnush جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:21 ق.ظ http://lovelygirl-0098.blogfa.com

سلام
وبت خیلی نایسه
خوشحال میشم بم سر بزنی
مر30

نیلو پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:54 ب.ظ http://nileeshah.blogfa.com

ــراے اینــ ـ کـه

هنـ ـ ـوز بــ ـه تــ ـ ـو فکـر مے‌کنـم

هنـ ـ ـوز نگـ ـ ـرانـتـ مےشـوم

هنـ ـ ـوز دلتنگـت مےشـوم و

هنـ ـ ـوز ♥دوسـتـتـ ـ ـ♥ دارم

از خــ ـ ودم متـــنـفّـ ـ ـرم !!

hossein پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:21 ب.ظ http://hossein2af.blogfa.com/

سلام این پیامو امروز تو یکی از وبلاگا دیدم منم بهش عمل کردم.. این پیام مال من نیست ولی بخونیدش: تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20روز دیگه معجزش رو میبینی.

شادی پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:39 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

این روزها…”بغض” دارم!

“گریه” دارم!

تــــــــا دلت بخواهـــــــد…

“آه” دارم…!

ولی “بازیگر”خوبی شده ام…

“میــــــ خنــــــــدم”

شادی پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:37 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست…
و غمــت سـهم ِ مــن!

هانیه چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:08 ب.ظ

با اضطراب و دلهره اما دوان دوان.امد دلم بدیدن تو خوب مهربان.در دستم یک چمدان شعر و دلخوشی.از سمت تو قشنگ ترین خنده جهان.بعد چقدر فاصله و مثل کودکان.حالا رسیده ایم بهم مثل دوستان.وا میکنیم سفره دل رابرای هم.با سبزی و صداقت و تکه ای نان.یک استکان چای بریز...وای نه.امروز با همیم یکی نه دو استکان.از ان همیشه ها که نمیدیمت بگو.از ان عبور تیره و تکراری زمان.دلگیر میرسد صبحی چهره ات.ای اشک گریه های تو بیکران.تکیه بزن بمن و خوب گریه کن.بگذار تا سبک شوداندوه اسمان.دنیای افتابی ما را گرفته اند.این ابرهای امده از سمت نا گهان.این ابرها که باعث دلتنگی تواند.با باد میروند از این شهر بی گمان.چایی دوباره سرد شد وچشم های من.غرق اند در نگاه قشنگ تو همچنان.........

مریم چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:57 ق.ظ http://www.shadinina.blogfa.com

زندگی آنقدر طولانی نیست
که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا انداخت..

نادیا سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:49 ب.ظ http://asalbanooenazzz.blogfa.com

شــک نکــــن ...!

" آینــــده ای " خواهـــم ساخت که ,

" گذشتــــه ام " جلویــــش زانــو بزنــــد ...!

قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...!

برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود ,

آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه ,

به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت "لعنـــت " بفـــرستـی

nasim سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:29 ب.ظ http://nasim-p.blogfa.com

خانوووووووم…. شــماره بدم؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.


روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد… وارد حرم شد و کنار ضریح نشست
زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد…
امــــا… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

پلاک58 setare سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:34 ب.ظ http://luke.blogsky.com

خوشبحال کودک دستفروش.خداکه ارزوی مارو براورده نکرد هیچ.به یه چیزایی هم که دلخوش بودیم اونم هم داره میگیره..... ناشکری نمی کنم اما میگن قسمت .... اخه این قسمت چیه که همیشه باید اشکمو دربیاره!!!!!11 تاکی باید منتظر قسمت خوب باشیم

سونیا سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ب.ظ http://ghalandarr.blogfa.com/

میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ،

میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ،

میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ،

و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد